چاپ شده در روزنامه تعادل
سید محمود حسینی
چند ماهی است که بحث بورس و سرمایه گزاری در آن نقل محافل است و کمتر جمع خانوادگی و دوستانه وجود دارد که راجع به بورس و اخبار و تحلیلها و شایعه صحبت نشود. البته محافل رسمی نیز به این امر بی توجهی نکردهاند از حمایتهای رئیس جمهور تا هشدارهای وزیر کشور و اظهارات سایر مقامات قبل ذکر است که اهمیت این موضوع را نشان میدهد. آنچه در چندین ماه اخیر اتفاق افتاد را میتوان به رفتار توده وار (Herding ) تفسیر کرد که افراد بسیاری بدون داشتن کمترین اطلاعات راجع به آن و صرفاً بخاطر اینکه از دیگران شنیده بودند و یا خوشحالی اطرافیان خود را از سود کردن میدیدند، ساعتها در صفهای طولانی ثبت نام کد بورسی ایستادند تا به امید کسب سودهای باورنکردنی سرمایه اندک یا هنگفت خود را وارد بازارسهام ایران نمایند.
در چندین ماه گذشته که بطور مرتب روزانه دستههای چندصد هزارنفری وارد بورس میشدند و سرمایههای هزار میلیارد تومانی به این بازار سرایز میشود. این موضوع برخی از افراد و صاحبنظران را نگران کرده است. البته اینگونه رفتارهای توده وار تازگی ندارد و بارها در گذشته در جاهای دیگر دنیا اتفاق افتاده است که حجم وسیعی از مردم در زمانی کوتاه وارد یک بازار شده و تلاش کردهاند که در زمانی کوتاه نیز از آن خارج شوند واین تصمیمات آنها باعث ایجاد مشکل برای اقتصاد و خود افراد شده است. بعبارت دیگر افراد خودشان یک حباب ساخته و خودشان هم آن را ترکاندهاند بدون آنکه به عواقب آن فکر کنند.
حباب گل لاله
برای بررسی تاریخی موضوع حباب قیمتی میتوان به داستان پیاز گل لاله در هلند اشاره کنیم. در قرن شانزدهم میلادی پس از افول فئودالیسم در اروپا که سیستم بازرگانی(mercantilism) رواج یافته بود، پیاز گل لاله توسط بازرگانی بنام کونراد گسنتر از شهر کنستانتین ( استانبول فعلی) به هلند برده شد. این گل مورد توجه طبقه حاکم هلند قرار گرفت. ابتدا دلالان و افرادی برای کسب سود از آن وارد خرید و فروش آن شدند. فعالیتهای تجاری بالا گرفت و پیاز گل لاله در بازار جای خود را باز کرد. وسوسه خرید و فروش آن به طبقه متوسط هلند سرایت کرد و آنها شروع به فروختن خانه، لوازم کار و زندگی خود و هر آنچه میتوانستند بفروشند، کردند تا پیاز گل لاله بخرند به امید اینکه قیمت آن همچنان رشد خواهد کرد و آنها سود خوبی کسب خواهند نمود. البته روند رشد پیاز گل لاله تا جایی ادامه یافت که یک پیاز گل لاله معادل چند تن غلات و یا چند گاو نر بود و تبدیل به یک کالای سرمایهای شد. در حدود سال ۱۶۳۶ در شهرهای آمستردام، رتردام، هارلم و سایر شهرهای اروپا بازارهای خرید و فروش تأسیس شد و افرادی برای ثبت و ضبط و همچنین نظارت بر معاملات پیازگل لاله استخدام شدند. در اواخر همان سال تعدادی از دلالان شروع به نقد کردن موجودی کالای خود کردند و این امر باعث شد که مردمی که برای خرید آن صف کشیده بودند این بار برای فروش آن تقلا کنند. در طول یک ماه پیازگل لاله ۹۰% ارزش خودش را از دست داد و این روند باعث شد که بسیاری از سرمایه گزاران ضررهای هنگفتی را متحمل شوند. این داستان تقریباً مشابه سایر حبابهایی است که بعد از آن رخ داد. داستان ۱۹۲۹، حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ و حباب بیت کوین در سال ۲۰۱۸ و موارد مشابه دیگر.
حباب بورس شاخص دات کام
حباب دات کام و یا حباب اینترنت در اواخر دهه ۹۰میلادی در امریکا رخ داد. شاخص نزدک(Nasdaq) که شاخص شرکتهای فناوری در بازار امریکاست طی ۵ سال بیش از ۵ برابر رشد کرد بطوریکه در سال ۱۹۹۵ که کمتر از از ۱۰۰۰ واحد بود در سال ۲۰۰۰ میلادی به بیش از ۵۰۰۰ واحد رسید. در سال ۲۰۰۱ این حباب ترکید و تا سال ۲۰۰۲ شاخص نزدک حدود ۷۷% سقوط کرد. غولهای فناوری مانند اینتل، اوراکل، سیسکو حدود ۸۰درصد ارزش خود را از دست داند و ۱۵ سال طول کشید که نزدک دوباره به قله قبلی خود برگردد. برای ذکر دلایل شکل گیری این حباب ترکیبی از بی محابایی در سرمایه گزاری و تمایلات و امید افراد به کسب سودهای فراوان در زمان کوتاه قابل اشاره است که باعث شد پولهای زیادی را افراد به این شرکتها سرایز کنند. این پولهای بی هدف باعث شد که شرکتهای استارت آپ بجای آن که به فعالیت اصلی خود و سودآور بودن توجه کنند بیشتر به تبلیغ خودشان بپردازند بطوریکه حدود ۹۰% بودجه خودشان را صرف تبلیغات میکردند. درواقع دلیل اصلی این اتفاق همان سرمایه گزاران بودند که فقط قصد خرید سهام یک شرکت و کسب سود از بالا رفتن قیمت آن را داشتند و این امر باعث شده بود که رقابت تنگاتنگی بین شرکتها برای جذب پولهای سرگردان شکل بگیرد که نهایتاً خود همین سرمایه گزاران طعمه رفتار نسنجیده خود شدند.

نمودار مقایسهای حباب بیت کوین و حباب دات کام
حباب بیت کوین
حباب بیت کوین را میتوان بزرگترین و واضحترین حباب عصر حاضر گفت که در سال ۲۰۱۷ رقم خورد. قبل از رشد سرسام آور بیت کوین، رمز ارزها برای افراد اندکی شناخته شده بودند اما رشد موشکی آنها آوازهشان را به گوش بسیاری رسانید. بیت کوین از نوامبر تا دسامبر ۲۰۱۷ تقریباً از ۶هزار دلار به بیش از ۱۹هزار دلار رسید که رشدی بی سابقه و عجیب بود. بطور کل رشد ۲۵۰۰درصدی بیت کوین رشد عجیبی بود و تصور پتانسیل عظیم برای کسب سود را در ذهن افراد ایجاد کرد و بسیاری اقدام به خرید آن در قله قیمتی کردند. اما پس از قله تاریخی ۱۸ دسامبر حباب بیت کوین ترکید و ظرف ۲ ماه به ۶۸۰۰ دلار رسید یعنی تقریباً به یک سوم ارزش خود کاهش پیدا کرد و خریداران بسیاری را با این سؤال بی جواب مواجه کرد که بر اساس کدام منطق و تحلیل اقدام به خرید کرده بودند. بعد از گذشت ۴ سال هنوز بیت کوین موفق نشده است که به بیش از ۵۰ درصد قیمت قبلی رشد کند.
در یک نگاه اجمالی به چارت حبابهای قیمتی همه آنها شکل بسیار مشابهی دارند. قبل از رشد یا یک دوره رکود را تجربه میکردهاند و یا اینکه شیب رشد بسیار کمی داشتهاند اما مورد توجه عدهای قرار میگیرد و شروع به حرکت میکند. به ناگهان در یک زمان کوتاه با شیبی تقریباً عمودی به سمت بالا حرکت میکنند و در بازههای زمانی کوتاه قیمتها چندین برابر میشوند. این امر باعث جذب توجه افرادی میشود که قبلاً هیچ آشنایی با آن نداشته و کسب سود بی دردسر باعث وسوسه آنها میشود. به عبارت دیگر از لحاظ رفتارشناسی میتوان گفت که طمع، خوش بینی و تمایل به کسب سودهای کلان و بی دردسر در زمان کوتاه رشد سریع قیمتها را شدت میبخشد. این گونه رفتارها باعث میشود که قیمت گزاری اشتباه انجام گیرد و به سهام بسیاری از شرکتها بیش از ارزش واقعی آنها پول پرداخت شود. درک این موضوع توسط سرمایه گزاران از یک طرف و تبدیل شدن خوش بینی به بدبینی که نه تنها امکان کسب سود وجود ندارد بلکه ممکن است سرمایه خود را از دست بدهند از سوی دیگر باعث ترکیدن حباب قیمتها میشود. البته نباید از نقش پررنگ ولی پنهان عدهای که به رشدها دامن میزنند و پس از نقد کردن سهام خود نهایتاً این ترس به دیگران القا میکنند قیمتها در حال سقوط آزاد است تا فرصت دوباره برای سرمایه گزاری در قیمتهای پایینتر برای خود ایجاد کنند؛ غافل شد.

نمودار شاخص کل
حباب بورس ایران
بورس ایران از لحاظ نموداری و همچنین رفتار معامله گران در نیمه اول حرکت خود یعنی رشد، با شرایط حباب قیمتی منطبق است. نمودار شاخص کل و همچنین نمودار بسیاری از سهامها طی ۱۲ ماه گذشته حدود ۱۰۰۰% رشد داشتهاند. از طرفی بسیاری از افراد که کمترین آشنایی با سهام و سهام داری دارند در کارگزاریها افتتاح حساب نموده و سرمایههای اندک یا هنگفت خود را وارد بازار سهام ایران کردهاند صرفاً به این دلیل که در زمان کوتاه سود قابل توجهی کسب خواهند کرد. اما این امر به معنی این نیست که نیمه دوم هر رشد اینچنینی یعنی ترکیدن حباب و سقوط آزاد برای بورس ایران هم حتمی و گریز ناپذیر است. در این راستا میتوان به چند نکته اشاره کرد:
تفاوت اساسی که بین بورس ایران و سایر موارد وجود دارد این است که بورس ایران مستقیماً توسط دولت مدیریت و حتی دستکاری میشود. این موضوع مانند شمشیر دولبه ای است که هم نکته مثبت دارد و هم منفی. مدیریت صحیح بازار توسط دولت خطر سقوط قیمتها را میتواند به میزان قابل توجهی کاهش دهد در مقابل یک اقدام نسنجیده میتواند باعث بروز یک بحران اجتماعی گردد. اما مهمترین و اساسیترین نقش را خود سرمایه گزاران خرد دارند که با درس گرفتن از بحران های گذشته در جاهای دیگر، میتوانند با تغییر نگرش خود از کسب سود فراوان کوتاه مدت به رویکرد سرمایه گزاری بلند مدت هم سرمایه خود را از فرسایش حفظ نمایند و هم اینکه در بلند مدت به یک سوددهی مستمر دست پیدا کنند. در این باره نیز علاوه بر اینکه دولت در اطلاع رسانی درست و آموزشهای صحیح نقش مهمی بایستی ایفا نماید و بجای تهدید و هشدار به رسانههای غیر معتبر از رسانههای معتبر و شناسنامه دار مانند روزنامهها و کارشناسان زبده حمایت درستی انجام گیرد تا حقایق و راهنماییهای لازم در اختیار سرمایه گزاران قرار گیرد.
رفتار توده وار و حباب بورس