مفاهیم بازار فارکس

کسانی که در بازار فارکس فعال هستند، با مفاهیمی چون، مارجین، سطح مارجین(Margin Level)، مارجین آزاد(Free Margin)، ارزش پیپ (Pip Value) ، نقدینگی (Equity) و تراز موجودی (Balance) آشنا هستند. البته شاید بسیاری هم بارها اسامی این مفاهیم را در مقالات مربوط به بازار فارکس یا متاتریدر و جاهای دیگر دیده باشند، اما نیازی به دانستن بیشتر در مورد آنها احساس نکرده باشند. مفاهیم بازار فارکس ضمن آنکه با سیار بازارها متفاوت هستند با هم در ارتباطند و با تغییری یکی از آنها دیگری هم تغییر می کند.

مثلا با تغییر ضریب اهرمی که معامله گر انتخاب کرده است، سطح مارجین، مارجین آزاد و اصطلاحا نقطه اخراج از بازار (Step Out) تغییر می کند. در ادامه به بررسی هریک از موارد فوق به زبان ساده می پردازیم.

پیپ و پوینت

حجم معاملات

سود و زیان

ضریب اهرمی

مارجین و محاسبات آن در فارکس

پیپ و پوینت (Pip and Point)

پیپ وپوینت مبنای حرکت در بازار فارکس است. یکی دیگر از تفاوت های مفاهیم این بازار با سایر بازارهاست.

Pip مخفف عبارت percentage in point می باشد و به معنی یک صدم از صد درصد است. با این حساب یک پیپ در واقع یک ده هزارم (۰.۰۰۰۱) می باشد. در ارزهایی که چهار رقمی هستند یعنی بعد از علامت اعشار چهار رقم وجود دارد، رقم آخر پیپ گفته می شود. برخی ارزها که بیشتر پایه ین ژاپن دارند، دو رقمی می باشند که رقم دوم به عنوان پیپ گفته می شود.

حرکت بازار در فارکس بر اساس تغییر پیپ عنوان می شود برای مثال ۱۰۰ پیپ افزایش داشته یا کاهش. در حال حاضر بسیاری از بروکرها پنج رقمی (در برخی دیگر ۳ رقمی) هستند، رقم پنجم و سوم با عنوان پوینت خوانده می شود. بنابراین، هر ۱۰ پوینت یک پیپ است.



حجم معامله (Volume)

حجم معامله در بازار فارکس اصطلاحا با عبارت Lot شناخته می شود. در واقع لات واحد حجم معاملات در بازار است. یکی از تفاوت های اساسی بازار فارکس با دیگر بازارها همین حجم معاملات است. در بازار سهام واحد خرید و فروش سهام است که می تواند از یک سهم تا میلیاردها سهم باشد. در دیگر بازارها که مانند فارکس مارجینال هستند، مانند بازار آتی، حجم معاملات براساس قرارداد (Contract) سنجیده می شود.

لات در زبان انگلیسی به معنی عدد خیلی بزرگ یا یک معامله بزرگ است که وجه تسمیه حجم معاملات در این بازار است. قبل از آنکه بروکرهای فارکس به معامله گران خرد خود ضریب اهرمی بدهند، برای معامله هر لات استاندارد به ودیعه ای به میزان یکصدهزار دلار پول نیاز بود. و دلیل نامگذاری حجم معاملات در فارکس همین امر می تواند باشد.

در حال حاضر این امکان وجود دارد که یک معامله گر حجم معامله ای با توجه به میزان لوریجی که انتخاب می کند، در بازار فارکس با سرمایه های بسیار کم هم ترید کند. البته این امکان، بیش از آنکه یک امتیاز باشد، یک گودالی است که بسیاری از سرمایه های اندک معامله گران خرد را می بلعد.

بسیاری از بروکر در خصوص میزان حجم که به تریدر اجازه معامله می دهند، شبیه هم هستند و گاها تفاوت های کمی وجود دارد. هر لات استاندارد را به یکصد هزار واحد تقسیم کرده اند. برخی بروکرها به این شکل کار می کنند و برخی به صورت اعشاری از یک لات. برای مثال، این حجم می تواند از Lot 0.01 تا چندین ده لات باشد.

سود و زیان (Profit and Loss)

سود و زیان در فارکس حاصل ضرب حجم معامله در میزان پیپی است که از محل ورود به معامله کم یا زیاد شده است. با توجه به اینکه فارکس یک بازار دوطرفه است، بستگی به نوع معامله باز این حاصلضرب سود یا زیان تلقی خواهد شد. اگر پوزیشن فروش(Sell or Short) باشد، حرکت قیمت به سمت پایین سود و افزایش نرخ برابری آن جفت ارز ضرر (منفی) شده و از میزان موجودی شما کم خواهد شد.

هر لات استاندارد با ارزش پیپ یک، معادل ۱۰ دلار است. حال اگر همین یک لات ۳۰ پیپ حرکت کرده باشد، (۱۰*۳۰) برابر ۳۰۰ دلار خواهد بود. این نسبت با افزایش و کاهش میزان حجم معامله نیز تغییر می کند. برای مثال حرکت ۴۰ پیپ با حجم ۰.۱ لات برابر با ۴۰ دلار خواهد بود.

این محاسبه در برخی جفت ارزها مانند GBP/EUR که ارزش پیپ متفاوتی می توانند داشته باشند، کمی بیشتر یا کمتر از ( بسته به ارزش پیپ) ۱۰ دلار خواهد بود. البته این تفاوت به دلیل تفاوت ارزش پیپ است نه لات. در هر شرایطی یک لات معادل ۱۰ دلار است. با توجه به اینکه بازار فارکس یک بازار بر اساس مارجین است، به صورت ارز( دلار یا یورو) بیان نمی شود.

Balance & Equity

بالانس حساب همان میزان پولی است که شما به حساب بروکر خود واریز می کنید.

Equity یا تراز حساب، حاصل جمع لحظه ای مقدار بالانس با سود/زیان تمام پوزیشن های باز است. تا زمانی که معامله ای بسته نشود، سود و زیان آن معامله در Equity نمایش داده می شود و به محض بسته شدن آن پوزیشن، سود/ زیان آن معامله روی بالانس اعمال می شود.

ضریب اهرمی (Leverage)

ضریب اهرمی از پایه ای ترین مفاهیم بازار فارکس است که عمده معامله گران در زمان افتتاح حساب آن را انتخاب می کنند. و این حداکثر ارتباط آنها با لوریج است.

وارد شدن ضریب اهرمی به ادبیات بازار فارکس بود که امکان حضور تریدرهای خرد را با سرمایه های اندک فراهم کرد. همانطور که گفته شد، حداقل سرمایه لازم برای ورود به بازار یکصدهزار دلار بود. البته این مبلغ برای بانکها و موسسات مالی مبلغ زیادی نیست ولی تقریبا عمده معامله گران خرد نمی توانستند از پس چنین مبلغی بربیایند.

Leverage توان مضاعفی است برای خرید و فروش که بروکرهای فارکس در اختیار معامله گران خود قرار می دهند تا بتوانند با سرمایه های بسیار اندک هم در این بازار ترید کنند.

ضریب اهرمی، به صورت یک نسبت X:1 نشان داده می شود. و اینجا X همان توان چندین برابری است که یک معامله گر می گیرد. به عبارت دیگر، لوریج میزان تفاوت میزان موجودی تریدر و توان معاملاتی اوست. هرچه از نسبت بالاتری استفاده کند، توان معامله بالاتری خواهد داشت و این مانند یک شمشیر دولبه است که در معامله گرهای خرد، لبه مضرر بودنش بُرنده و تیزتر از لبه سود و منفعت برای اوست.

در حقیقت میزان لوریج باید بر اساس میزان مارجین مورد نیاز و پلن معاملاتی یک معامله گر انتخاب شود.

مارجین و محاسبات آن در فارکس

در بازار فارکس کلیه محاسبات از جمله مارجین یا همان ودیعه، میزان سود و زیان، محاسبه سطح مارجین و سایر موارد متفاوت از دیگر بازارهاست. برای مثال میزان حرکت بازار براساس پیپ (Pip) و پوینت (Point) می باشد. تنها میزان پولی که به حساب خود واریز می کنید، تعیین کننده توان معامله شما در بازار فارکس نیست، بلکه طبق ضریب اهرمی (Leverage) که استفاده می کنید، میزان مارجین شما در حساب فارکسی شما محاسبه می شود.

مارجین (Margin )

مارجین یا ودیعه میزان پولی است که تریدر موقع معامله یک جفت ارز یا CFD به صورت ودیعه بروکر آن را بلوکه می کند.

مارجین صرفاً بخشی از پول تریدر است که کارگزار فارکس از موجودی حساب کنار می گذارد تا ترید انجام شده باز بماند و اطمینان حاصل شود که معامله گر می تواند ضرر احتمالی معامله را پوشش دهد.

به محض بسته شدن ترید، مارجینی که برای این معامله بلوکه شده بود، آزاد می شود و معامله گر می تواند با توجه به میزان مارجین آزاد خود وارد معامله دیگری شود.

مارجین لازم برای هر معامله (Margin Requirement)

مارجین لازم برای هر معامله به صورت درصد بیان می شود و از یک بروکر به بروکر دیگر و همچنین برای جفت ارزهای مختلف فرق می کند.

این رقم می تواند در یک بروکر برای EUR/USD رقم ۲% باشد و در یک بروکر فارکس دیگر ۴% یا بیشتر باشد.

پس از مطالعه بخش بعد بیشتر متوجه این بخش خواهید شد.

مارجین برداشتی (Required Margin)

میزان مارجینی که برای معامله یک حجم مشخص از یک جفت ارز از کل مارجین یک حساب بلوکه می شود را مارجین برداشتی می گویند.

مثال ۱: فرض کنید که یک بروکر برای معامله USD/JPY به میزان ۲% مارجین بردارد (۲% = Margin Requirement).

با توجه به اینکه ارز صورت و حساب شما هر دو دلار هستند نیاز به تبدیل نرخ ها وجود ندارد. حال اگر حجم معامله یک لات استاندارد(یعنی ۱۰۰۰۰۰ واحد) باشد به میزان ۲۰۰۰ دلار ( ۲درصد یکصد هزار دلار) از ودیعه معامله گر را بلوکه خواهد کرد. اگر حجم یک دهم لات (یعنی ۱۰۰۰۰ واحد حجم) باشد به میزان ۲۰۰ دلار ( دو دهم درصد یکصد هزار دلار) از مارجین را بلوکه خواهد کرد.

مثال ۲: فرض کنید که قصد معامله GBP/USD را دارید که ۵% = Margin Requirement است. و مظنه این جفت ارز ۱.۳۵۰۰ می باشد. با توجه به اینکه حساب شما برپایه دلار می باشد ولی ارز صورت این جفت ارز پوند می باشد، نهایتا میزان مارجین برداشتی چقدر خواهد بود.

با توجه به اینکه ارز مخرج دلار و ارز صورت پوند می باشد و حساب افتاحی شما نزد بروکر نیز دلار می باشد، بر این اساس ۱۰۰۰۰۰ هزار پوند برابر ۱۳۵۰۰۰ دلار می باشد. بنابراین برای ترید یک لات استاندارد از این جفت ارز ابتدا باید تبدیل نرخ انجام شود. با این نرخ مظنه گفته شده یکصد هزار پوند معادل یکصد و سی و پنج هزار دلار می باشد. حال با در نظر گرفتن ۵% مارجین مورد نیاز، ۶۷۵۰ دلار (۱۳۵۰۰۰*۵%)خواهد بود. حال اگر شما بخواهید ۰.۱ لات (۱۰۰۰۰) واحد ترید کنید، ۶۷۵ دلار مارجین برداشته خواهد شد.

مثال ۳: فرض کنید که قصد معامله EUR/GBP را دارید و ۷% = Margin Requirement است و حساب شما بر پایه دلار می باشد. حال برای ترید یک لات استاندارد به چه میزان پول نیاز هست و چه میزان مارجین برداشته می شود.

با توجه به اینکه حساب شما به دلار است و نه در صورت و نه مخرج قرار دارد باید معادل دلاری ارز صورت را ابتدا محاسبه کرد. در این جفت ارز یورو ارز صورت می باشد. با مراجعه به مظنه EUR/USD، می توان نرخ تبدیل را بدست آورد. با فرض اینکه مظنه یورو به دلار برابر ۱.۱۱۵۰ می باشد، هر یکصد هزار یورو برابر ۱۱۱۵۰۰ دلار است، پول لازم برای ترید یک لات یورو به پوند به این میزان پول نیاز می باشد که با احتساب ۷% مارجین مورد نیاز، ۷۸۰۵ دلار از مارجین بلوکه خواهد شد.

این محاسبه در اصل با احتساب شرایط ضریب اهرمی ۱:۱ است. حال اگر ضریب اهرمی متفاوتی لحاظ شود به همان میزان نسبت ضریب اهرمی، مارجین برداشتی متفاوت خواهد بود.

ارتباط مارجین برداشتی و ضریب اهرمی

بین پول مورد نیاز، مارجین برداشتی و ضریب اهرمی یک ارتباط معکوس وجود دارد. به عبارت دیگر، با افزایش لوریج میزان پول مورد نیاز کاهش می یابد.

لوریج /۱ = مارجین مورد نیاز
مارجین مورد نیاز /۱ = لوریج

با این اوصاف می توان از یکی از موارد فوق به دیگری رسید. می توان با دانستن لوریج، مارجین مورد نیاز را محاسبه کرد، یا با در نظر گرفتن مارجین مورد نیاز به لوریج رسید.

روش اول: محاسبه مارجین مورد نیاز

در این مسیر معامله گر اول لوریج خود را انتخاب می کند. در مثال های بخش قبل میزان سرمایه اولیه و مارجین مورد نیاز محاسبه شد که بر اساس لوریج ۱:۱ بود. حال به هر میزان لوریج افزایش یابد به همان میزان آن اعداد کاهش می یابد. اگر مارجین انتخاب ۱:۵۰ باشد، در مثال دوم که به ۱۳۵۰۰۰ دلار سرمایه لازم بود به یک پنجاهم یعنی ۲۷۰۰ دلار کاهش می یابد. اگر لوریج ۱:۲۰۰ انتخاب شود به ۶۷۵ دلار تقلیل می یابد.

روش دوم: محاسبه لوریج مورد نیاز متناسب با سرمایه

در این روش، شما براساس پولی که در حساب دارید و همچنین حداکثر حجمی که می خواهید داشته باشید، میزان لوریج خود را انتخاب می کنید. برای مثال اگر شما ۱۰۰۰ دلار در حساب خود داشته باشید، و بخواهید که ۰.۲ لات EUR/USD معامله کنید.( با فرض اینکه مظنه این جفت ارز ۱.۱۱۵۰ است.) شما به ۲۲۳۰۰ دلار پول در حساب خود نیاز دارید در حالیکه شما فقط ۱۰۰۰ دلار موجود دارید. با اوصاف شما به لوریج ۱:۲۵ نیاز خواهید داشت.

در مثال بالا، شما اگر لوریج ۱:۱۰۰ انتخاب کنید به ۲۵۰ دلار، لوریج ۱:۲۵۰ به ۹۰ دلار و در لوریج ۱:۵۰۰ به ۴۵ دلار مارجین نیاز خواهید داشت و باقی مارجین مانده را می تواند در پوزیشن ها دیگر استفاده کند.

دراکثر مواقع بسیاری از معامله گران در موقع افتتاح حساب، لوریج هایی با نسبت های بالا ۱:۲۰۰ تا ۱:۱۰۰۰ انتخاب می کنند که آنها را از دانستن چنین محاسباتی بی نیاز می کند اما در واقع دست آنها را برای Over trade یا ورود با حجم هایی بسیار بالاتر از مقداری که موجودی حساب آنها کشش داشته باشد، باز می گذارد.

زیرا هرچه حجم معاملات باز آنها بیشتر باشد، سطح مارجین آنها متلاطم تر بوده و امکان از دست دادن کل حساب بشدت با همان نسبت افزایش می یابد چون معامله گر عمدی یا سهوی بخش بیشتری از مارجین خود را درگیر ترید می کند و این یعنی قرار دادن درصد بالاتری از سرمایه در خطر از دست رفتن. (برای بررسی این موضوع به صفحه خطر از دست دادن سرمایه مراجعه کنید.)

سطح مارجین

سطح مارجین یک مبنای خوب برای درک وضعیت حساب معامله گر است.

سطح مارجین نسبتی است بین Equity و مارجین استفاده شده (Used Margin) است. به صورت درصد بیان می شود. به عنوان مثال، اگر سهام شما ۵۰۰۰ دلار و حاشیه استفاده شده ۱۰۰۰ دلار باشد، سطح مارجین ۵۰۰ درصد است.

مارجین استفاده شده، به مجموع مارجین های بلوکه شده گفته می شود که بحث آن در بخش مارجین برداشتی بیان شد. اگر معامله گری فقط یک ترید داشته باشد مارجین استفاده شده آن برابر مارجین بلوکه شده همان پوزیشن خواهد بود و اگر چندین معامله باز داشته باشد مجموع مارجین برداشتی آنها را Used Margin می گویند.

سطح مارجین یک حساب عموما در نوسان آن است و دلیل آن تغییر Equity می باشد و مارجین استفاده شده ثابت است.

Margin Level = (Equity / Used Margin) x 100%

اگر پوزیشن های شما در سود باشند، میزان Equity بیشتر خواهد شد و در حالیکه مارجین استفاده شده، ثابت است، بنابراین، سطح مارجین هم افزایش خواهد یافت. برعکس اگر معاملات در ضرر باشند و یا بر ضرر آنها افزوده شود، از میزان Equity کاسته شد و سطح مارجین هم کاهش می یابد.

سطح مارجین

سطح مارجین از یک جنبه که وضعیت حساب را نشان می دهد دارای اهمیت است. اگر سطح مارجین ۱۰۰ درصد باشد، یعنی حساب در خطر از دست رفتن می باشد چون سطح Equity برابر مارجین استفاده شده است. به این معنی است که معامله گر در حال حاضر Free Margin ندارد و امکان یک پوزیشن دیگر برای او وجود ندارد و دوم اینکه حساب او به شدت در زیان می باشد. البته افت شدید و سریع سطح مارجین نشانه حجم بالای پوزیشن(ها) نیز می باشد که باعث شده مارجین استفاده شده رقم بالا و نزدیک به Equity باشد.

Free Margin

مارجین آزاد حاصل تفریق Equity از مارجین استفاده شده است.

در صورتیکه تریدر هیچ پوزیشینی در بازار نداشته باشد، مارجین آزاد برابر Equity خواهد بود. اما اگر او یک یا چند پوزیشن بگیرد، مارجین استفاده شده از Equity کسر می شود و حاصل مارجین آزاد خواهد بود.

همانند بحث سطح مارجین اگر Equity با در سود بودن معاملات افزایش یابد، میزان مارجین آزاد نیز افزایش می یابد و برعکس اگر به دلیل زیان Equity کاهش یابد، Free Margin هم کاهش خواهد یافت.

عمده بروکرهای فارکس، به میزان مارجین آزاد اجازه برداشت به مشتری می دهند.

Call Margin & Step Out

با کاهش سطح مارجین، یک اخطار به معامله گر ارسال می شود که به آن اصطلاحا Call Margin گفته می شود. کال مارجین سطحی از مارجین هست که کاهش یافته ولی هنوز به سطح اخراج از بازار و بسته شدن تمام حساب ها نرسیده است.

دلیل اسم گذاری آن بر می گردد به زمانی که کارگزار به مشتریان خود که در خطر از دست دادن سرمایه خود بودند زنگ می زد و از آنها می خواست برای جلوگیری از بسته شدن اتوماتیک پوزیشن هایشان مارجین خود را افزایش دهند. گرچه الان این تماس به اخطار در پلترفرمهای معاملاتی تبدیل شده است.

با ادامه کاهش سطح مارجین و رسیدن به سطح مشخصی که در بروکرهای مختلف می تواند متفاوت باشد، تمام پوزیشن ها بصورت اتوماتیک بسته می شود و به احتمال زیاد معامله گر دیگر مارجین لازم برای انجام معامله را ممکن است نداشته باشد. به این سطح اصطلاحا Step Out گفته می شود.

سید محمود حسینی

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها