تحلیل بازارهای مالی
تحلیل بازارهای مالی یکی از سه عنصر اصلی معامله گری است. در نگاهی کلی تحلیل به معنی بررسی چیزی بر اساس یک روش و با جزئیات به منظور توضیح و تفسیر آن است. و تحلیل بازارهای مالی بررسی شرایط بازار به منظور سرمایه گذاری در آن است.
جایی که ابزارهای مالی مانند سهام و اوراق بهادار خربد و فروش میشود بازار مالی گفته میشود.
تحلیل مالی فرایند ارزش گذاری، کسب و کار، پروژه، به منظور تعیین کارآرایی و ادامه داری است
شاید بتوان گفت پیدایش تحلیل بویژه تحلیلی که در بازار مالی کاربرد دارد به شکل گیری ریاضی کاملاً ” وابسته است؛ زیرا تحلیل شامل بخشهای از ریاضی میشود که در آنها تغییرات مهم هستند که شامل حرکت و هندسه میشود. آن چیزهایی که در تحلیل تکنیکال و همچنین تحلیل فاندامنتال شاهد حضور آنها هستیم.
هر چند در بازارهای مالی بدلیل دخالت شدید احساسات تحلیل خلوص خود را از دست داد و همین امر باعث آسیب پذیری آن شده است؛ اما ریاضیات نقش خود را در برخی موارد پررنگ حفظ کرده است و در برخی موارد به پشت پرده رانده شده ولی هیچ گاه در تحلیل از بین نرفته است. این امر بدلیل آن است که تحلیل کردن در بازارهای مالی ریشه در ریاضیات دارد زیرا هر جا قیمت (اعداد)، نسبتها، شیب، الگوهای هندسی وجود دارد یعنی ریاضیات بر روابط آنها حاکم است.
انواع روش های تحلیل بازار مالی
تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال دو روش متفاوت تحلیل بازارهای مالی است و سیطره ریاضی در هر دوی آنها به شکل متفاوتی است. در تحلیل فاندامنتال نسبتهای مالی، ارزش ذاتی و بازاری هم از محاسبات ریاضی نشات میگیرند. هر چند اخبار و رویدادها در صف مقدم تحلیل فاندامنتال هستند اما این اخبار هم خبر از تغییر این اعداد میدهند؛ اما در تحلیل تکنیکال ریاضیات در صف اول قرار دارد و بصورت عریان خودش را انشان میدهد.
تحلیل دروازه ترید
یک تحلیگر مالی فردی است که ابزارهای موجود را بکار میبرد یا ابزاری برای خودش ابداع میکند تا حرکت قیمت را بررسی و پیش بینی کند تا به هدف خودش در بازار مالی یعنی کسب سود و افزایش ثروت برسد. این حسابگری و تحلیل عمدتاً به سمت چپ مغز (سمت مخالف) فرد وابسته است.
تحلیل از نظر بسیاری از معامله گران دروازه ورود به بازار مالی است و آنان زبان بازار را با استفاده از ابزار تحلیل تفسیر میکنند؛ به عبارت دیگر، فرد با یاد گرفتن تحلیل میخواهند زبان بازار را بفهمند اما مشکل اینجاست که تحلیل تمام گفتههای بازار را نمیتواند تفسیر کند و به معامله گر بفهماند.
نیمه دیگر مغز که محل احساسات است در این تحلیل دخیل میشوند زیرا هیچ فردی نمیتواند خالی از احساسات باشد؛ یعنی هر چه احساسات بیشتر شود تحلیل بیشتر اشتباه از آب درمیآید مگر اینکه به پختگی رسیده باشد. به این دلیل است که تحلیل روی کاغذ و در زمان آموزش با آنچه در کف بازار و پشت نمودار آن رخ میدهد متفاوت است؛ اما بااینحال تصور خریدوفروش در بازار بدون اتکا به دادههای تحلیل، کمی دور از ذهن به نظر میرسد؛ اما اتکا کامل به تحلیل کار نادرست و غیرحرفهای است زیرا تمام تلاش تحلیل، پیشبینی حرکت قیمت است که به دلیل غیرقابلپیشبینی بودن بازار کار عاقلانهای نیست.
این موضوع باعث میشود که بحث احتمالات و همچنین مدیریت سرمایه پیش بیاید تا با استفاده از این ابزار بتوان از حرکتهای تندوتیز ناگهانی بازار در امان بود و بازیچه حرکات آن نشد.
در تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بیشتر مطالعه کنید.